«مرتضی حاجی» وزیر اسبق آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که چرا علیرغم تلاشهایی که برای حل مشکلات معلمان صورت میگیرد، همچنان بسیاری از مشکلات آنها حل نشده باقی مانده است؟ گفت: در ابتدا روز معلم را به همه معلمان و کسانی که نقشی در تعلیم و تربیت و پرورش نیروی انسانی کشورمان دارند، تبریک عرض میکنم و امیدوارم که در تحقق اهداف متعالی که همه در آن سهیم هستند و هدف اصلی آن پرورش نیروی انسانی مناسب برای کشور عزیزمان است، موفق و مؤید باشند. باید گفت در ادوار مختلف، حتی پیش از انقلاب و پس از آن، دولتها همواره تلاش کردهاند که شرایط معیشتی مناسبی برای معلمان فراهم کنند. اما در هیچیک از این دورهها آنطور که باید و شاید موفق نبودهاند.
او ادامه داد: این موضوع نشان میدهد که روشهای کنونی بهاندازه کافی مؤثر نبوده است؛ یعنی اینکه همیشه به دنبال افزایش بودجه آموزش و پرورش و ترمیم حقوق معلمان باشیم، نتوانسته است نیازها را برطرف کند. حتی در برخی دورهها که افزایش بودجهها نسبت به تورمی که گریبان گیر کشورمان است، کم بوده یا تقریباً معادل آن بوده است، در برخی دورهها مانند اصلاحات نیز معلمان توانستهاند از افزایشهایی بهرهمند شوند، ولی این موارد استثنایی بودهاند و نتواستهاند دوام پیدا کنند.
او اضافه کرد: بنابراین، به نظر میآید اگرچه دولتها علاقهمند به تأمین رضایت معلمان از لحاظ وضعیت معیشتی هستند، اما محدودیت منابع، کمبود درآمد دولت و هزینههای سنگین دولتی که پس از انقلاب نیز بهویژه با گسترش سازمانهای اداری و مصرفکنندگان بودجه این رقم افزایش یافته است، مانع از تأمین رضایت معلمان شده است. به همین دلیل، فکر میکنم باید به دنبال راهکار جدیدی باشیم. این راهکار نیازمند این است که گروهی از دلسوزان و صاحبنظران در حوزههای اقتصاد اجتماعی و تعلیم و تربیت گرد هم آیند و بهطور دقیق راجع به این موضوع فکر کنند. باید آنها بهطور کارشناسی و دقیق از میان ایدهها و نظریههایی که وجود دارد، روشهای جدیدی برای کاهش هزینهها، مصرف بهینه منابع آموزش و پرورش و بهبود وضعیت آموزشی در سطح کشور پیدا شود.
طرح رتبهبندی معلمان، کارآمد است؟
حاجی در پاسخ به این سوال که آیا طرح رتبهبندی معلمان کارآمد واقع شده است؟ گفت: در خصوص طرح رتبهبندی معلمان نیز باید بگویم که این طرح زمانی که پایهگذاری شد، به منظور ارزیابی و امتیاز دادن به معلمان بود که در انجام وظایف خود و تحقق اهداف آموزش و پرورش تلاش بیشتری کردهاند و بهطور مؤثرتر عمل کردهاند. این معلمان بهطور علمی بهروز شدهاند، از روشهای نوین تدریس استفاده کردهاند و خلاقیت و ابتکار به خرج دادهاند، بنابراین شایسته دریافت امتیاز بیشتر بودند. در واقع، هدف اصلی رتبهبندی این بود که معلمان موفقتر نسبت به کسانی که در این زمینهها موفقیت کمتری داشتند، امتیاز بیشتری بگیرند.
او افزود: اما به دلیل مشکلات معیشتی معلمان، متأسفانه این طرح از هدف اصلی خود فاصله گرفته است و تبدیل به یک کمک معیشتی برای معلمان گردید. باید تأکید کنم که بهبود وضعیت معیشتی معلمان امری ضروری است و باید به آن پرداخته شود. اما حتی اگر وضعیت معیشتی معلمان بهبود یابد و آنها راضی باشند، باز هم تفاوتی وجود دارد میان معلمانی که بهروز و توانا هستند و از تکنولوژی استفاده میکنند تا معلمانی که به روشهای سنتی عمل میکنند. لذا این معلمان باید رتبه بالاتری داشته باشند.
حاجی تاکید کرد: بنابراین، به نظر من طرح رتبهبندی معلمان همچنان ضروری است، اما نباید تنها از زاویه حل مشکلات معیشتی به آن نگاه کرد. بلکه باید بهعنوان یک مشوق برای ایجاد انگیزه بیشتر و تلاش مؤثرتر در تحقق اهداف آموزش و پرورش در نظر گرفته شود. اگر با این نگاه به موضوع توجه کنیم، میتوان گفت که طرح رتبهبندی تاکنون چندان موفق نبوده است.
ارتقای کیفیت کار معلمان هنوز بهطور کامل مورد توجه قرار نگرفته است
او در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا منظور شما این است که در حال حاضر این طرح در مرحله اجرا نتواسته هدفهای اصلی خود را دنبال کند؟ توضیح داد: هدف این طرح بهطور کتبی مطرح شده است، اما عملیاتی شدن آن به دلیل نیازهای معیشتی روزافزون معلمان تحت تأثیر قرار گرفته است و بیشتر به سمت حل مشکلات معیشتی معلمان رفته است، در حالی که هدف اصلی ارتقای کیفیت کار معلمان بوده است. متأسفانه این هدف هنوز بهطور کامل مورد توجه قرار نگرفته است.
او افزود: برای رتبهبندی، طبیعتاً به ارزشیابیهای دقیق و سختگیرانه نیاز است و باید بدون هیچ گونه ملاحظهای عملکرد معلمان بررسی شود. اما در حال حاضر به دلیل فشارهای معیشتی، این ارزشیابیها و بررسی عملکردها به سهلگیری کشیده شده است و به همین دلیل نمیتوان گفت که این طرح به اهداف خود دست یافته است و انگیزهای که باید ایجاد میکرد، هنوز بهطور کامل محقق نشده است.
وزیر اسبق آموزش و پرورش کشور در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط کنونی کشور، دولت چگونه میتواند مسائل معیشتی معلمان را حل کند؟ گفت: این موضوع مسئلهای جدی است و چندان ساده نیست. من نکاتی در این زمینه دارم و علاقهمندم که اگر فضایی در دولت برای طرح این مسائل فراهم باشد، بتوانم در آنجا صحبت کنم. بسیاری از صاحبنظران در حوزه تعلیم و تربیت نیز به این نظر آگاه هستند و بیگانه با این فکر نیستند. اولاً به نظر من یک موضوع بنیادی وجود دارد که باید به آن توجه کنیم. کشور ما از منابع خدادادی فراوانی برخوردار است؛ نفت داریم، معادن غنی داریم و بسیاری منابع دیگر که سرمایههای عظیم کشور برای امروز و فردا به شمار میآیند. نباید سرمایه خود را صرف امور مصرفی و کوتاهمدت کنیم. بنابراین، اینکه ما معادن و نفت کشور را فقط بفروشیم و به مصرف برسانیم، نه تنها عقلانی نیست، بلکه باید این سرمایهها را به سرمایههای دیگری تبدیل کنیم.
او یاد آور شد: مهمترین سرمایه برای کشور، سرمایه انسانی است. اگر بتوانیم نیروی انسانی خود را بهدرستی پرورش دهیم، تواناییهای آنها میتواند چندین برابر درآمد برای کشور ایجاد کند. در حقیقت، نیروی انسانی به عنوان یکی از منابع اصلی باید در اولویت قرار گیرد، چرا که توسعه انسانی نه تنها امروز بلکه در آینده نیز باعث ایجاد درآمد و سرمایههای جدید خواهد شد.
آموزش از مهد کودک تا دانشگاه باید مورد توجه قرار گیرد
وی افزود: بنابراین، باور من این است که برای دستیابی به تحول اساسی در کشور، باید به عواملی که مربوط به پرورش نیروی انسانی است، توجه بیشتری کرد. در این راستا، باید به این حوزهها اولویت داده شود. اولویت به این معنا که آموزش از مهد کودک تا دانشگاه، سلامت و امنیت مورد توجه قرار گیرند. به عبارت دیگر، دولت باید بپذیرد که منابع مالی کشور باید عمدتاً در این سه حوزه هزینه شود و دیگر نیازها باید از سایر منابع مانند مالیاتها و عوارض تأمین شود.
حاجی تصریح کرد: بخش دوم کار مربوط به مصرف بهینه منابع است. اگر دقیقتر به وضعیت آموزش و پرورش نگاه کنیم، میبینیم که در مصرف منابع در این بخش نقصهایی وجود دارد. به عنوان مثال، ورود فناوریهای جدید مانند کامپیوتر به ادارات، نه تنها باعث کاهش هزینهها نشده است، بلکه به دلیل نیاز به اپراتورها و نیروهای اضافی، هزینههای اداری افزایش یافته است.
وی متذکر شد: در نظام آموزش و پرورش، به ویژه در تهران، تعداد زیادی منطقه آموزش و پرورش وجود دارد که عمدتاً وظایف اداری مانند ارسال ابلاغها یا تنظیم نقل و انتقالات دارند. این فرآیندهای اداری میتواند بهراحتی با استفاده از کامپیوتر و از راه دور انجام شود و نیازی به ساختمانهای اداری بزرگ و پرسنل زیاد نیست. حتی برخی از معلمان در این ادارات به کارهای اداری مشغول میشوند و به جای تدریس، وقت خود راصرف امور غیرضروری میکنند.
وی افزود: نیازی نیست که این همه پرسنل فراوان اداری داشته باشیم. متاسفانه این ادارهها چون قدرت هم دارند، بهترین معلمها را در کادر اداریشان وارد می کنند و مدرسه که کانون اصلی تحقق هدفها است از نیروهای توانمندتر تخلیه میشود. از آن طرف ادارات پربارتر و فربهتر و به دنبال آن هم فعالیتهای اداری کندتر و متعددتر میشود.
تمام مناطق آموزش و پرورش را تعطیل کنیم و در هر استان فقط یک اداره باشد
وزیر اسبق آموزش و پرورش گفت: نظری که من دارم این است که تمام مناطق آموزش و پرورش را میتوانیم تعطیل کنیم. در هر استان یک اداره کفایت میکند. در این صورت این ساختمانهای بزرگی که به ادارات اختصاص پیدا کرده است، آزاد میشوند و به فضای آموزشی تبدیل میشوند. همچنین بسیاری از این نیروهایی که کادر آموزشیاند و کار اداری انجام میدهند، به سر کار اصلیشان یعنی کار آموزشی بر میگردند. به نظرم هیچ مشکلی از لحاظ اداری نیز پیش نخواهد آمد، بلکه سرعت عمل نیز بیشتر خواهد شد.
او افزود: در ادامه پیشنهاد میکنم که مدارس باید به یک واحد حقوقی مستقل تبدیل شوند. به جای ساختار فعلی که در آن یک رئیس و چند کارمند اداری در مدرسه حضور دارند، باید مدارس به مؤسسات آموزشی مستقل تبدیل شوند که تحت نظر هیئتامنا قرار دارند. هیئتامنا میتواند از نمایندگان اداره آموزش و پرورش، نمایندگان مدیریت محلی مانند شورای شهر و نمایندگان معلمان و والدین دانشآموزان تشکیل شود.
وی ادامه داد: مدارس مستقل میتوانند معلمان خود را از میان افرادی که دارای کارت صلاحیت حرفهای هستند، انتخاب کنند. این کارتها توسط سازمان مردم نهادی مانند «سازمان نظام معلمی» یا حتی خود وزارت آموزش و پرورش صادر شود. بدین ترتیب، معلمان از بین دارندگان کارت صلاحیت حرفهای انتخاب میشوند و میتوانند بهطور دائمی در همان مدرسه فعالیت کنند، بدون اینکه بهطور مداوم از یک مدرسه به مدرسه دیگر منتقل شوند.
مناطق محروم مدام از معلمِ باتجربه تخلیه می شود
وی بیان کرد: اینطور نخواهد بود که معلمی در مدرسهای چند روز یا چند سال کار کند و تجربه به دست آورد، سپس به یک مدرسه، منطقه یا شهر دیگر منتقل شود. همینطور چون که همهی آنها کارمند آموزش و پرورش هستند، وزارتخانه آنها را از منطقه محروم به منطقه برخوردار منتقل کند و اغلب آنها در پایان سالهای خدمتشان در شمالیترین مناطق تهران یا مرکز استانها بازنشسته شوند. از آن طرف دائما مناطق محروم ما از معلم باتجربه تخلیه شود و معلمهای کم تجربه تازه کار داشته باشد، اما در مناطق برخوردار از معلمهای باتجربهتر استفاده شود.
حاجی اضافه کرد: از طرف دیگر بودجه مدارس نیز باید تحت نظر هیئتامنا تخصیص یابد و هر مدرسه بر اساس تعداد دانشآموزان خود، بودجهای دریافت کند و زیر نظر هیئت امنا بودجه را هزینه کند. این تغییرات باعث میشود که مدارس برای جذب دانش آموز بیشتر با رقابت بیشتری مواجه شوند و به لحاظ کیفیت آموزشی کارآمدتر شوند. همچنین مدارس ناکارآمد و کوچک ازسیستم خارج شوند. از آن طرف، این همه ادارهای که تخلیه شده، به مدرسه جدید اختصاص پیدا میکند. آن ساختمانهای فرسوده و مدرسه ناکارآمد نیز یا مجبورند خودشان را بهروز کنند، یا اینکه محکوم به تعطیل شدن هستند.
او گفت: در تجربهای که در گذشته انجام شد، مدارس هیئتامنا موفق شدند علاوه بر پرداخت بهتر به معلمان و ایجاد کلاسهای فوقبرنامه و فعالیتهای مختلف، در پایان سال مبلغ اضافی نیز به دست آورند که نشاندهنده مصرف بهینه منابع است. به نظر من اگر این روش کلیاتش مورد پذیرش برای مطالعه قرار بگیرد و نتیجه آن مشخص شود، به تدریج این کار میتواند انجام شود. اگر دولت بهویژه آقای دکتر پزشکیان به این موضوع توجه کند و فرصتی برای مطالعه و تجربه در چند مدرسه فراهم آورد، نتایج مثبتی به دست خواهد آمد و وضعیت معیشتی معلمان بهبود خواهد یافت.
سنجش صلاحیت حرفهای معلمان انجام نمی شود
وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا در حال حاضر شاهد سنجش صلاحیت حرفهای معلمان توسط آموزش و پرورش هستیم؟ گفت: خیر، اصلاً. تنها در هنگام استخدام یک کار گزینشی انجام میشود که تفاوت بسیاری با سنجش صلاحیت حرفهای دارد. منظور من از سنجش صلاحیت، این است که معلمی که امروز فارغالتحصیل میشود و رشتهاش مرتبط با آموزش و پرورش است و مراحل اولیه را برای تبدیل شدن به معلم طی کرده است، تنها برای پنج سال نخست قابل قبول است. اما بعد از پنج سال باید مجدداً مورد بررسی قرار گیرد.
حاجی افزود: این کارت باید مانند شماره نظام پزشکی که به پزشکان داده میشود، در آموزش و پرورش هم به معلمان داده شود. این کارت باید در طول دوره خدمت معلم بهروزرسانی شود. طرح ما در آن زمان این بود که صلاحیت معلمان هر پنج سال یکبار تجدید شود، مشابه پروانه کسب مغازهها که باید دورهای تمدید شود یا گواهی بهداشتی که مدتدار است. ما در حال حاضر فقط معلمانی را داریم که پس ازفارغالتحصیلی از دانشگاه صلاحیت آنها تایید میشود، در حالی که در طول زمان انسانها تغییر میکنند و مجددا صلاحیت آنها باید بررسی شود.
هر پنج سال یک بار، معلمان باید ارزیابی شوند
او با بیان طرح پیشنهادی خود افزود: طرح من این است که هر پنج سال یکبار، معلمان ارزیابی شوند. یعنی بررسی شود که آیا آنها دورههای ضمن خدمت را طی کرده اند؟ آیا از دستاوردهای علمی جدید بهره برده اند؟ چقدر از روشهای نوین تدریس استفاده میکنند؟ حال اگر معلم در ارزیابیها حداقل نمره قبولی (مثلاً ۷۰ از۱۰۰) را کسب کند، ادامه فعالیت برای او مجاز است. اگر نمرهاش تا ۵۰ باشد، باید دورههای تکمیلی آموزشی بگذراند. اگر نمرهاش کمتر از ۵۰ شود، باید ازانجام کار آموزشی کنار گذاشته شود، چون دیگر صلاحیت لازم برای تدریس را ندارد.
وی تاکید کرد: اگر چنین ارزیابیهایی انجام شود و معلمان مورد استخدام در مدارس از بین کسانی که این کارت صلاحیت حرفهای را دارند انتخاب شوند، میتوان شاهد بهبود قابل توجهی در کیفیت خدمات آموزش و پرورش بود. متاسفانه تا آنجا که من اطلاع دارم، چنین برنامهای هنوز وجود ندارد. این طرح در زمان ما آماده شد، اما به دلیل پایان دوره وزارت، این طرح به مرحله اجرا نرسید. اما در زمینهی گفتگوهای کارشناسی، پیشرفت خوبی داشت.
شغل معلمی به دلیل درآمد پایین، برای بسیاری از افراد اولویت ندارد
او در پاسخ به این سوال که از نظر شما، دیدگاه و رویکرد مردم نسبت به شغل معلمی در حال حاضر چگونه است؟ گفت: متاسفانه برخی افراد، شغلها را بر اساس درآمد آنها میسنجند. وقتی شغلها را از این منظر بررسی میکنیم، شغل معلمی به دلیل درآمد پایینتر، برای بسیاری از افراد اولویت ندارد. اگر شغلها را بر اساس کیفیت و اثربخشی آن در جامعه بسنجیم، شغل معلمی از مشاغل ممتاز جامعه است. در بسیاری از پیمایشهای اجتماعی، مردم معلمان را به عنوان مورد اعتمادترین گروه اجتماعی انتخاب کردهاند و حتی نسبت به پزشکان و استادان دانشگاه در رتبه بالاتری قرار دادهاند.
او ادامه داد: اگر از منظر معنوی به شغل معلمی نگاه کنیم، متاسفانه به دلیل مادیگرایی حاکم در دنیای امروز، تقاضا برای شغل معلمی کاهش یافته است. اما اگر به وضعیت بازار کار و کمبود شغلها نگاه کنیم، میبینیم که بسیاری از فارغالتحصیلان رشتههای مختلف به سختی شغل پیدا میکنند و این باعث افزایش تقاضا برای شغل معلمی شده است. این وضعیت البته یک ضعف بزرگ است؛ چرا که تقاضا برای شغل معلمی باید به دلیل کیفیت و معنویت آن باشد، نه به دلیل کمبود شغلهای دیگر. در حال حاضر، با مشکلات اقتصادی و معیشتی که مردم و جوانان با آن مواجه هستند، بسیاری از آنها در انتخاب بین شغل معلمی و مشاغل با درآمد بالاتر، شغلهای دیگر را انتخاب میکنند و این موضوع جای تأسف دارد.
وی تاکید کرد: امیدوارم تدابیری که دولت محترم برای حل این مشکلات در نظر گرفته است، بتواند وضعیت را تغییر دهد و توجه بیشتری به مشاغل آموزشی و معلمان شود. در این زمینه، دکتر پزشکیان با علاقهمندی و جدیت مسائل مدارس و آموزش و پرورش را پیگیری میکنند و امیدوارم این تدابیر باعث تغییر جهتگیریها به سمت مشاغل آموزشی در آموزش و پرورش و دانشگاهها شود.
در سالهای اول تا سوم ابتدایی، استفاده از معلمان بازنشسته را به هیچ وجه توصیه نمیکنم
وزیر اسبق آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که با توجه به کاهش جمعیت دانشآموزی در آینده و افزایش تعداد معلمان بازنشسته، آموزش و پرورش بر این باور است که کمبود معلمان، با استفاده از معلمان حقالتدریس جبران شود، نظر شما در این مورد چیست؟ بیان کرد: حقالتدریس باید به دو دسته تقسیم شود؛ یکی برای دوره ابتدایی و دیگری برای دوره متوسطه. برای دوره ابتدایی، اگر منظور از معلمان حقالتدریس، معلمان بازنشسته باشد، من به هیچوجه موافق نیستم. زیرا در دوره ابتدایی، دانش آموزان به معلمانی نیاز دارند که پرانرژی، پرنشاط و باحوصله باشند و بتوانند با مشکلات و شلوغیهای کلاسهای ابتدایی کنار بیایند. لذا برای دوره ابتدایی، به خصوص در سالهای اول تا سوم، من استفاده از معلمان بازنشسته را به هیچ وجه توصیه نمیکنم. اگر چه ممکن است استثناهایی باشد که معلم خانم یا آقای بازنشسته، از سر حوصله میتواند کار کند، ولی عموما اینطور نیست.
او عنوان کرد: اما برای دوره دبیرستان، به ویژه در سالهای آخر، به شرط اینکه از معلمان بازنشسته استفاده شود و نه حق التدریس تازه فارغ التحصیل از دانشگاه، بلامانع است. یکی از مشکلات آموزش و پرورش، عدم برخورداری از معلمان متخصص به میزان مورد نیاز است. هنوز هم معلمان سرباز که در رشتههای غیرآموزشی تحصیل کردهاند، برای تدریس به مدارس فرستاده میشوند. این افراد که برای خدمت سربازی به کلاسها میروند، طبیعتاً معلمان موفقی نخواهند بود.
وی در پایان خاطر نشان کرد: لذا استفاده از معلمان باتجربه که صلاحیت حرفهای آنها همچنان حفظ شده باشد برای سالهای بالای دبیرستان قابل قبول است، برای سالهای پایین دبیرستان باید با احتیاط تصمیمگیری شود. اما برای دوره ابتدایی من همچنان مخالف استفاده از معلمان بازنشسته هستم.