
پژوهشها نشان میدهند بخشهایی از مغز که مسئول تمرکز، کنترل هیجان و تصمیمگیری هستند در کودکان مبتلا به این اختلال دیرتر رشد میکنند. به همین دلیل، کودک ممکن است نتواند انرژی خود را کنترل کند، در انجام کارها تمرکز داشته باشد یا رفتارهای ناگهانیاش را مهار کند.
اگرچه زمینهی ژنتیکی در بروز بیشفعالی نقش دارد؛ اما شرایط محیطی، از سبک تربیتی گرفته تا تغذیه، خواب و سطح استرس در خانه، میتوانند شدت یا بروز علائم را تعیین کنند. بنابراین، بیشفعالی نهتنها نتیجهی یک عامل واحد، بلکه حاصل تعامل پیچیدهی ذهن، ژن و محیط است.
چرا میگویند بیشفعالی از کودکی آغاز میشود؟
اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD) تنها یک رفتار گذرا یا شیطنت کودکانه نیست؛ ریشهی آن در روند رشد مغز و محیط زندگی کودک نهفته است. در ادامه، عوامل مهمی را بررسی میکنیم که نشان میدهند چرا بیشفعالی از سالهای ابتدایی زندگی شکل میگیرد.
نقش رشد لوب پیشپیشانی مغز در کنترل هیجان
لوب پیشپیشانی (Prefrontal Cortex) بخشی از مغز است که مسئول تمرکز، تصمیمگیری و کنترل رفتارهای هیجانی است. این بخش در کودکان بهصورت تدریجی رشد میکند و در برخی از آنها، رشد کندتر از حد معمول است. در نتیجه، مغز نمیتواند میان «انگیزه» و «کنترل» تعادل برقرار کند.
همین موضوع سبب میشود کودک دچار بیقراری، حواسپرتی یا واکنشهای سریع و ناگهانی شود. به بیان سادهتر، بیشفعالی نتیجهی عملکرد نابالغ بخش کنترلکنندهی ذهن است، نه صرفاً یک عادت رفتاری.
تأثیر محیط خانوادگی، تغذیه و خواب بر رفتار کودک
محیطی که کودک در آن رشد میکند، میتواند مانند یک «آموزشگاه ذهنی» عمل کند. خانهای پرتنش، بینظمی خانوادگی، خواب ناکافی یا رژیم غذایی مملو از قند و رنگهای مصنوعی، مستقیماً بر عملکرد شناختی و هیجانی تأثیر میگذارد.
در مقابل، محیطی آرام، با برنامهی منظم خواب، بازیهای هدفمند و ارتباط عاطفی پایدار میان والد و فرزند، باعث تقویت تمرکز و کنترل ذهنی میشود. در واقع، رفتارهای والدین میتوانند ساختار مغز کودک را در مسیر آرامش یا آشفتگی هدایت کنند.
تفاوت کودک پرانرژی و کودک مبتلا به ADHD
هر کودکی که پرجنبوجوش، پرحرف یا بازیگوش است، الزاماً دچار بیشفعالی نیست. بسیاری از کودکان تنها انرژی بالایی دارند و میتوانند در موقعیتهای لازم خود را کنترل کنند. اما در بیشفعالی واقعی (ADHD)، کنترل از اختیار کودک خارج میشود؛ ذهن او مدام میان افکار و رفتارهای مختلف در نوسان است و حتی اگر بخواهد آرام بماند، تمرکز و ثباتش بهسرعت از بین میرود.
تشخیص این تفاوت ظریف تنها با ارزیابی دقیق و علمی ممکن است. در چنین شرایطی، مشورت با روانشناس کودک متخصص در درمان بیشفعالی بهترین مسیر برای اطمینان از تشخیص درست و برنامهریزی درمانی است.
پلتفرم رواندرمان (ravandarman.com) با گردآوری فهرستی از روانشناسان کودک مجرب و تایید شده، دسترسی والدین را به متخصصان سادهتر کرده است. در این پلتفرم میتوانید بهراحتی از میان صدها روانشناس معتبر، درمانگر مناسب فرزندتان را انتخاب کرده و فرآیند درمان بیش فعالی را با اطمینان و راهنمایی تخصصی آغاز کنید.

نشانههای هشداردهندهی بیشفعالی در کودکان
شناخت دقیق و زودهنگام علائم اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)، به والدین کمک میکند پیش از شدت گرفتن رفتارها، مسیر درمانی مناسب را آغاز کنند. در ادامه، مهمترین نشانههای هشداردهندهی بیشفعالی در کودکان را مرور میکنیم:
- بیتوجهی و حواسپرتی مداوم
کودک نمیتواند برای مدت طولانی روی یک فعالیت تمرکز کند، تکالیفش را نیمهکاره رها میکند یا وسایلش را مدام گم میکند. این بیتوجهی نه از سر بیعلاقگی، بلکه ناشی از ضعف در کنترل ذهن است. - پرحرفی و قطع صحبت دیگران
یکی از علائم رایج در بیشفعالی، ناتوانی در صبر کردن برای نوبت صحبت است. کودک مدام وسط حرف دیگران میپرد، پاسخها را قبل از اتمام سؤال میدهد و در جمعها کنترل کلامی کمی دارد. - بیقراری جسمی و ناتوانی در نشستن آرام
حتی زمانی که لازم است آرام بنشیند، مدام روی صندلی تکان میخورد، پاهایش را حرکت میدهد یا در کلاس و مهمانیها از جا بلند میشود. این رفتارها معمولاً بدون قصد خاصی، اما بهصورت ناخودآگاه رخ میدهند. - انجام رفتارهای تکانشی (بدون فکر)
کودک ممکن است کاری انجام دهد یا حرفی بزند بدون آنکه به نتیجهاش فکر کند. این رفتارها معمولاً باعث دردسر در مدرسه یا جمع خانواده میشوند، چون ذهن کودک فرصت ارزیابی پیامد را پیدا نمیکند. - مشکل در سازماندهی کارها و زمان
برنامهریزی برای انجام چند فعالیت پشت سر هم یا رعایت نظم روزمره برای این کودکان دشوار است. آنها ممکن است فراموش کنند چه کاری را شروع کردهاند یا چه زمانی باید آن را تمام کنند.
چطور از شکلگیری بیشفعالی در کودک جلوگیری کنیم؟
پیشگیری از بیشفعالی در کودکان (ADHD) به معنی محدود کردن انرژی آنها نیست، بلکه به معنای آموزش نظم ذهنی و هیجانی از سالهای ابتدایی زندگی است. ذهن کودک مانند خاک حاصلخیزی است که هر تجربهی روزمره در آن ریشه میگیرد.
والدین میتوانند با ایجاد تعادل در سبک زندگی، بازی و رفتار خود، مسیر رشد مغزی و عاطفی کودک را در جهت درست هدایت کنند. در ادامه، به مهمترین عوامل پیشگیرانه میپردازیم:
تعادل در بازی، خواب و تغذیه
- بدن و ذهن کودک برای عملکرد سالم، به ریتم منظم روزانه نیاز دارند. خواب کافی باعث ترمیم مغز و تقویت تمرکز میشود؛ در حالی که بیخوابی یا خستگی مداوم میتواند نشانههای مشابه بیشفعالی ایجاد کند.
- بازیهای بدنی کنترلشده مثل دوچرخهسواری، فوتبال یا یوگا، انرژی کودک را بهصورت سالم تخلیه میکند و از تجمع هیجانهای سرکوبشده جلوگیری میکند.
- در کنار آن، تغذیهی متعادل و طبیعی نیز اهمیت دارد؛ کاهش مصرف قند و مواد افزودنی، افزایش مصرف پروتئین و ویتامینهای گروه B میتواند به تعادل عصبی کمک کند.
آموزش مهارت تمرکز با بازیهای هدفمند
کودکان از طریق بازی یاد میگیرند؛ بنابراین بهترین روش برای افزایش تمرکز و کنترل هیجان، استفاده از بازیهای آموزشی است. پازلها، نقاشیهای با جزئیات، لگو، ساخت کاردستی یا گوش دادن به داستان تا انتها، تمرینهایی هستند که ذهن کودک را درگیر «توجه پایدار» میکنند.
این بازیها علاوه بر سرگرمی، به مغز میآموزند چگونه بر یک هدف بماند، خطا را اصلاح کند و نتیجه را به تاخیر بیندازد، مهارتهایی که مستقیماً با پیشگیری از بیشفعالی مرتبطاند.
نقش والدین در الگو بودن
کودکان بیشتر از آنکه با حرف تربیت شوند، با مشاهدهی رفتار والدین یاد میگیرند. اگر والدین در خانه آرام، منظم و قابل پیشبینی رفتار کنند، ذهن کودک نیز احساس امنیت کرده و واکنشهای هیجانیاش کاهش مییابد. ایجاد محیطی آرام، بدون تنبیههای شدید یا فریاد، و گفتوگوهای مثبت روزانه، نقش مهمی در شکلگیری تعادل هیجانی دارد.

جمعبندی
در این مقاله دیدیم که بیشفعالی ریشه در سالهای ابتدایی زندگی دارد و عواملی مانند رشد مغزی، محیط خانوادگی، سبک تربیت و حتی تغذیه میتوانند در شکلگیری یا تشدید آن نقش داشته باشند.
کودکان مبتلا به بیشفعالی از روی بیتوجهی یا بیادبی رفتار نمیکنند، بلکه ذهن آنها هنوز در مهار هیجان و تمرکز به بلوغ نرسیده است. آگاهی والدین از این واقعیت، گام نخست در پیشگیری و حمایت از کودک است.
با ایجاد تعادل در خواب، بازی و تغذیه، آموزش مهارت تمرکز از طریق بازیهای هدفمند و الگو بودن در آرامش و نظم، میتوان زمینهی شکلگیری رفتارهای سالم را در کودک تقویت کرد. با این حال، اگر نشانههای هشداردهنده ادامهدار یا شدید باشند، مشورت با متخصص ضروری است.






واقعاً چقدر سبک تربیتی میتونه روی بیشفعالی تأثیر بذاره؟ اگر ژنتیک نقش اصلی رو داشته باشه، یعنی تربیت خیلی تعیینکننده نیست؟
پژوهشها میگن ژنتیک حدود ۵۰٪ در ADHD نقش داره، اما ۵۰٪ باقیمونده کاملاً تحت تأثیر محیط، تربیت، خواب، تغذیه و آرامش خانهست. یعنی ژن میتونه استعداد ایجاد کنه، اما اینکه این استعداد فعال بشه یا نه، تا حد زیادی به سبک زندگی وابسته است. به همین دلیل پیشگیری با تنظیم خواب، بازی هدفمند و محیط کمتنش واقعاً اثرگذار است.